آمیزش شیطان و بشر
اسطوره سازی از آمیزش شیطان و بشر
بازی دیامسی: دویل می کرای / DMC: Devil May Cry پنجمین نسخه از سری بازیهای پرطرفدار دویل می کرای / شیطان هم میگرید است. این بازی توسط شرکت انگلیسی نینجا تئوری / Ninja Theory ساخته شده و شرکت ژاپنی کپکام / Capcom نیز این بازی را برای رایانهای شخصی تحت ویندوز و کنسولهای نسل هفتم (پلیاستیشن3 و اکسباکس۳۶۰) در ژانویه سال ۲۰۱۳ منتشر کرده است.
سبک این بازی اکشن ماجراجویی است و گیم پلی آن نیز حالت هک اند اسلش / Hack and Slash دارد. از نکات قابل توجه در این بازی، تغییر کامل ظاهر شخصیت اصلی بازی با سریهای قبلی است، در حالی که نام و نشان شخصیت اصلی، نسخههای پیشین را نیز با خود به یدک میکشد. همچنین در نامگذاری بازی به جای استفاده از پسوند عدد تنها از مخفف نام این سری بازی استفاده شده و در کل به معنای تولدی دوباره برای این مجموعه است.
بازی در جهانی که به دست شیاطین کنترل میشود، جریان دارد. شخصیت اصلی بازی یک دورگه نیمی فرشته و نیمی شیطان است که برای نجات دنیا با فرمانروای شیاطین به نبرد میپردازد. اگرچه به نظر میرسد که این بازی ضدیّت و مقابله با شیطان را نشان میدهد، اما دارای محتوایی مرموز و مغایر با نهج ادیان ابراهیمی است. این بازی، تنها یکی از بازیهای پرفروشی است که پیام ادیان ابراهیمی را تحریف میکند و به ادامه روند آمادگی جامعه برای ظهور ضد مسیح آخرالزمانی یا همان دجال میپردازد.
شخصیت اصلی بازی یعنی دانته / Dante همنام با شاعر و نویسنده ایتالیایی است که کتاب کمدی الهی / Divine Comedy را نوشته است. داستان بازی روایتگر دوران جوانی دانته است. او جوانی خوشگذران و بی قید و بند است که مسائل پیرامون برایش اهمیتی ندارد. شهر لیمبو / Limbo (به معنای برزخ)، شهری است که در آن، جهانهای موازی با هم در تلاقی هستند و شیاطین بدین شکل کنترل آنجا را به دست گرفتهاند و با اطلاع از گذشته دانته قصد از بین بردن او را دارند. در این هنگام دختری به نام کت / Kat ، دانته را از نیّت شیاطین با خبر میکند و در نهایت به همراه او به مکانی مرموز برای مقابله با شیاطین میرود. کت برای فردی به نام ورجیل / Vergil کار میکند که برادر دانته است اما دانته به دلایلی خاطرات خود را به یاد نمیآورد و او را نمیشناسد. اما کمی بعد ورجیل او را از این واقعیت آگاه میسازد که وی برادر اوست و دانته نیز میفهمد که او و برادر دوقلویش یعنی ورجیل، فرزندان فرشتهای به نام اوا / Eva و شیطانی به نام اسپاردا / Sparda هستند. دانته و برادرش حاصل یک رابطه خلاف قانون بودهاند و تحت عنوان نفیلیم / Nephilim یا دورگه شناخته میشوند که به همین علت دارای قدرتی شگفتآور هستند. همچنین دانته پی میبرد که مادرش به دست فرمانروای شیاطین که ماندس / Mundus نام دارد کشته شده است و به دنبال انتقام برمیآید.
در این بازی از نمادهای شیطان پرستی و ایلومیناتی / Illuminati زیادی استفاده شده است. در ظاهر نیز این بازی نشان دهنده نبردی بر ضد ایلومناتی است. شخصیت منفی بازی یعنی همان ماندس شیطان که در کالبد انسان درآمده است، به صورت اسرارآمیزی قدرت را در سرتاسر آمریکا به دست گرفته است. او با کنترل بانکهای بینالمللی توانسته سیاستمداران و شرکتهای بزرگ را تبدیل به خدمه خود کند. او حتی رئیس جمهور را هم به خدمت خود درآورده و در صحنهای آشکار در بازی، ماندس از رئیس جمهور درخواست یک تریلیون دلار میکند و وی نیز قبول میکند.
ماندس همچنین به وسیله شبکهای گسترده از دوربینهای مدار بسته، تمامی شهر لیمبو را زیر نظر گرفته است و از تمامی فعالیتها و روابط مردم آگاه است. همچنین او یک رسانه خبری اختصاصی دارد که به طور شبانهروز گزارشهای یکجانبهای را ارائه میکند. مجریان برنامههای سرگرمی، ستارگان پاپ و ورزشکاران مشهور و… همگی مهرههای او هستند که توسط شیاطین اداره میشوند و وظیفه سرگرمکردن مردم را دارند. تمامی این قضایا که به آنها اشاره شد نشان میدهد که ماندس نسخه پیشرفتهای از توطئهگران ایلومناتی و یا فراماسونری / Freemasonry امروزی است.
نمادها و تصویرگریهای مربوط به ایلومناتیها و شیطان پرستان در این بازی فراوان هستند. این از همان صحنههای آغازین که دانته در حال نوشیدن محتوای بطریای است که عدد 666 بر روی آن حک شده (تحت عنوان عدد جانور / Beast Number و نماد دجال شناخته می شود)، معلوم است. در کتاب مکاشفه یوحنا / The Book of Revelation که کتاب وحی و مکاشفه عیسی مسیح نیز خوانده میشود و آخرین کتاب از کتب عهد جدید مسیحیان میباشد، در مورد دجال اطلاعاتی داده شده است. هنگامی که دجال کنترل جهانی را به دست میگیرد، سیستم اقتصادیی با نام مارک آف د بست / Mark of The Beast یا همان نشان جانوری را تأسیس میکند. این نشان بر روی دست راست یا پیشانی انسانها قرار میگیرد. داشتن این نشان تنها راه خرید و فروش کالاست. این موضوع در بخش سیزدهم کتاب مکاشفات یوحنا آمده است. این نشان همراه با کشتار بسیاری خواهد بود. این سیستم اقتصادی به طور آشکاری نیازمند داشتن این نشان به عنوان اطلاعات مالی برای هر فرد است و توانایی به روز شدن دارد. هرچند در زمانی که کتاب مکاشفات یوحنا نوشته بود یعنی قرن اول میلادی این موضوع دور از ذهن میبود اما امروزه کاملاً ملموس و باورپذیر است.
در این بازی بخشی نیز وجود دارد که طی آن دانته به آن وارد میشود. این بخش که تحت عنوان دویل تریگر / Devil Trigger یا ماشه شیطان نامیده میشود، قدرتی ماورایی را نشان میدهد و در واقع همان قدرتی است که بازیکن خواهان دستیابی به آن است. بوسیله این قدرت نیمه شیطانی دانته نمایان میشود و به قدرت زیادی دست پیدا میکند.
انجیل به مسیحیان هشدار میدهد که از تأثیر شیطان بر روی فکر و قلب خود بر حذر باشند. براساس نوشتههای انجیل، نمادهایی با قدرتهای ماورایی و زیادی موجود هستند که ایدهای اسرارآمیزی را به ذهن بیننده خود القا میکنند، به اندازهای که گویا در ذهن آنان حک میشود. بازی کردن این بازی برای مدت طولانی و به صورت پرتکرار ممکن است بر ذهن بازیکن چنین اثری بگذارد و باعث ریشهدواندن ایدههای شیطانی شود.
حال به اصل داستان بازی و شخصیتهای آن باز میگردیم. همانطور که قبلاً گفته شد، دختری به نام «کت» همراه دانته میشود. کت به عنوان یک روح میانجی معرفی میشود که توانایی دیدن و شنیدن اتفاقات شهر لیمبو را دارد. همچنین قادر است تا با دانته تعامل داشته باشد. او از قوطی اسپری خود و شابلونهایی که در اختیار دارد نمادهایی جادویی در بازی ایجاد میکند که اصل قضیهای که در این شکلها وجود دارد به راهی برای خروج دانته از لیمبو اشاره میکند. قوطیهای اسپری بوسیله مواد گیاهی و سایر مواد دیگر پر میشود، کت این مواد را با استفاده از توانایی جادوگری خود درست میکند. دانته به صورت منظم از توانایی کت به عنوان یک میانجی و یک نیروی کمکی برای انجام ماموریتهایش استفاده میکند.
در ارتباط با مسئله جادوگری در قرآن و سایر کتابهای آسمانی اشارات گوناگونی آمده است اما در ارتباط با موضوع ما، داستان دو فرشته به نام هاروت و ماروت بسیار قابل توجه است. در رابطه با این دو فرشته در آیه ۱۰۲ سوره بقره آمده است:
«و (یهود) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند، پیروی کردند. سلیمان هرگز (دست به سحر نیالود؛ و) کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند؛ و به مردم سحر آموختند. و (نیز یهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پیروی کردند. (آن دو، راه سحر کردن را، برای آشنایی با طرز ابطال آن، به مردم یاد میدادند.) و به هیچکس چیزی یاد نمیدادند، مگر اینکه از پیش به او میگفتند: «ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! (و از این تعلیمات، سوء استفاده نکن!)» ولی آنها از آن دو فرشته، مطالبی را میآموختند که بتوانند به وسیله آن، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند؛ ولی هیچگاه نمیتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرا میگرفتند که به آنان زیان میرسانید و نفعی نمیداد. و مسلماً میدانستند هرکسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهرهای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر میدانستند!».
جادوگری در ادیان الهی به عنوان یک گناه محسوب میشود. حتی انجیل اعلام میکند که جادوگران با نیروهای شیطانی تماس پیدا میکنند تا از این راه بتوانند از قدرتهای آنان استفاده کنند و این خود گناهی بزرگ است.
در ارتباط با ظاهر کت، آشکار است که او دارای خالکوبی ستاره بر روی پیشانیاش است که نشانی از چشم سوم یا آجنا / Ajna است. آجنا که یکی از چاکراهای بدن / Chakra است، در سنتهای دارما / Dharma (آیینهای هندی) مسئول هوشیاری روحانی و معنوی است و همچنین نماد بصیرت است. در واقع کت با استفاده از همین چشم سوم است که میتواند از اتفاقات پشت پرده شهر لیمبو با خبر شود. اگرچه باز شدن چشم سوم هنوز هم میتواند به عنوان یکی از ابزارهای جادوگری و وسیلهای برای ارتباط با دنیای شیاطین شناخته شود.
موضوع مهم دیگر در بازی مادر دانته یعنی اوا یا همان حوا / Eve است. براساس انجیل، خداوند تمامی نعمتهای خودش را جز یک میوه، به آدم و حوا ارزانی داشته و بهشتش را در اختیار آن دو گذاشته بوده اما همان میوه ممنوعه سرنوشت آدم و حوا را دگرگون ساخت. در این بازی استفاده از نام حوا نیز بحث برانگیز است، هرچند که او در بازی یک فرشته است و اشاره به حوای اصلی ندارد اما طرد شدن او حالتی استعاری به داستان هبوط آدم و حوا دارد. در این بازی «اوا» از طرف فرشتگان به علت دلباختن به یک شیطان و داشتن رابطه با او گناهکار شمارده میشود.
مسئله دیگر، دورگه بودن دانته و برادرش است (نیمی فرشته و نیمی شیطان)، البته منظور از شیطان واژه دیمن / Demon است. در انجیل دیمنها که با نام «روحهای ناپاک» شناخته میشوند موجوداتی شیطانی بدون کالبدی هستند که به انسانها حمله میکنند و یا روح آنان را تسخیر میکنند. همچنین در انجیل نشست و برخاست با این موجودات نهی شده است و خطاب به انسانها آمده است: که شما نمیتوانید هم در جبهه شیطان باشید هم در جبهه خدا. همچنین در این بازی به جای آنکه تمرکزی بر روی منجی ادیان الهی باشد، یک دورگه که نیمهای شیطانی دارد منجی بشریت میشود! در این بازی دانته و یارانش تنها کسانی هستند که ماورای آنچه که در شهر لیمبو میگذرد را متوجه می شوند، آنان شیاطین را میبینند و به نبرد با آنها میپردازند همچنین دانته و برادرش تنها کسانی هستند که توانایی شکست دادن فرمانروای شیاطین یعنی ماندس را دارند و این دو برادر به جای آنکه به دلیل قدرتهای شیطانی خود تهدیدی علیه مردم باشند به عنوان تنها راه نجات بشریت شناخته میشوند.
یکی از نکات قابل توجه دیگر در این بازی، نقش نداشتن خداوند است. اگرچه که فرشتگان حضور دارند و اینطور استناد میشود که موجوداتی نیک و درستکار هستند اما به هر حال به خداوند یکتا اشارهای نمیشود. شخصیت دانته همواره به شکل فردی بیقید و بند و یاغی تصویر میشود، او مشروبات الکلی مینوشد، به استریپ کلاب میرود، دست به زنا میزند و به طور کلی فردی است بیادب که به بسیاری از مسائل بیحرمتی میکند. از طرفی هم جنگافزار اصلی او که شمشیری با قدرتی ماواریی است با نام ربلیون / Rebellion یا همان سرکشی و یا یاغیگری معرفی میشود. اما باز هم با همه این مسائل او منجی بشریت است!
در نهایت باید گفت اگرچه بازی دویل می کرای بازیکن را ترغیب به مبارزه با شیاطین میکند و اشارات درستی در زمینه نفوذ شیطان به افکار افراد قدرتمند برای کنترل بشریت میکند اما از طرفی تحریفی غیرمستقیم بر کتب الهی و عقاید مردم معتقد است که با مطرح کردن موضوعی با درونمایه دینی و پرداختن به آن حقایق بسیاری در زمینههای مختلف به ویژه منجی بشریت را نادیده گرفته و صرفاً بر اساس علاقه خود داستانی را رقم میزند که برای فردی با دیدگاه مذهبی غیر قابل پذیرش است.
از همه مهمتر اینکه این بازی یک استراتژی اساسی است که سردمداران هژمونی جهانی در همه تولیدات رسانهای تصمیم بر آن گرفتهاند تا جریان شستشوی مغزی را از انکار و نادیدهگرفتن واقعیت به سمت تأیید واقعیت ولی القای انحراف در راه برونرفت از سلطه تغییر دهند تا به این وسیله بتوانند زنجیر دیگری بر پای انسانیت بیاندازند و انسان را اهلی افکار پلید و شیطانی خود کنند.
در نهایت درباره این بازی باید گفت برای مقابله با شیطان و جادوهای شیطانی، نیاز به تجهیز به خصلتهای شیطانی و استفاده از جادوگری نیست یا به عبارتی دیگر «خون نمیتواند خون را بشوید».
منبع:سایت حرف آخر